درد دلم
دلم چرا گریه میکنی؟؟؟؟
"اسوده باش "
دیگر تو را به کسی نمیدهم ....!
حتی به امانت
خسته ام.....از
تو نوشتن.....
کمی ازخودم مینویسم....
"این منم"
که دوستت دارم...........
[ پنج شنبه 94/3/28 ] [ 6:17 عصر ] [ lمهدی اسدیان ]
[ نظرات () ]
دلم چرا گریه میکنی؟؟؟؟
"اسوده باش "
دیگر تو را به کسی نمیدهم ....!
حتی به امانت
خسته ام.....از
تو نوشتن.....
کمی ازخودم مینویسم....
"این منم"
که دوستت دارم...........
اسمان دلم ابریست هوای گریه دارم
نمیدانم چرا اینگونه شد..تقدیر کجاست که دل مه گرفته ام راببیند
کجاست که ببنید بی او تنهاترینم بازهم گیتار گرد گرفته ام را برمیدام
ومینوازم
ای کاش صدای سازم و گریه هایم را مشنید....
تا شاید بر میگشت....
+ خاطرم نیست تو از بارانی یا که از نسل نسیم ... هر چه هستی گذرا نیست هوایت بویت... فقط آهسته بگو با دلم میمانی؟؟؟ ++ ممنون از همه دوستان عزیز و عذر خواهی بابت اینکه خیلی آپ نیستم
کل دنیا را هم که داشته باشی...
باز هم دلت می خواهد...
بعضی وقت ها... فقط بعضی وقت ها...
برای یک لحظه هم که شده...
همه ی دنیای یک نفر باشی
درد دلم را، به همه بگویم! پس خاکش میکنم زیر چهره ی خندانم... تا همه فکر کنند... نه دردی دارم... و نه قلبی!.
عادت ندارم...
اسمان دلم ابریست هوای گریه دارم نمیدانم چرا اینگونه شد تقدیر کجاست که دل مه گرفته ام راببیند کجاست که ببیند بی او تنها ترینم باز هم به یاد او گیتار گرد گرفته ام را بر میدارم و مینوازم ای کاش صدای سازم و گریه هایم را میشنید تا شاید برمیگشت شاید.......
